بسم الله الرحمن الرحیم
در این لحظات آخر عمر سر تا پا گناه و پشیمانی وصیت خود را می نویسم و علم کامل دارم که در این ماموریت شهادت ، جان به پروردگار بزرگ باید تسلیم نمایم انشاالله که
خداوند متعال با رحمت و بزرگواری خود گناهان بیشمار این بندة خطاکار را ببخشند .
وصیت به احسان و آسیه عزیز
1 ) انشاالله وقتی به سنی رسیدید که توانستید این وصایا را درک نمائید هر چند روز یکبار این وصیتنامه را بخوانید.
2 ) شناخت کامل در حد استطاعت خود از خداوند متعال پیدا نمائید در پی اصول اعتقادی تحقیق و مطالعه نمائید و تفکر زیاد نمائید تا به اصول اعتقادی یقین کامل داشته باشید .
3 ) احکام اسلامی را (فروع دین ) با تعبد کامل و بطور دقیق و با معنی بجا آورید .
ادامه مطلب ...
هفت جا،نفس خویش را حقیر دیدم:
نخست، وقتی دیدمش که به پستی تن می داد تا بلندی یابد.
دوم،آ نگاه که در برابر از پا افتادگان،می پرید.
سوم، آنگاه که میان آسانی و دشوار مختار شد و آسان را برگزید.
چهارم، آنگاه که گناهی مرتکب شد و با یادآوری اینکه دیگران نیز همچون او دست به گناه می زنند،خود را دلداری داد.
پنجم، آنگاه که از ناچاری،تحمیل شده ای را پذیرفت و شکیبایی اش را ناشی از توانایی دانست.
ششم، آنگاه که زشتی چهره ای را نکوهش کرد،حال آنکه یکی از نقاب های خودش بود.
هفتم، آنگاه که آوای ثنا سر داد و آنرا فضیلت پنداشت.
وارش...
بیندیشیم
مردی 80ساله با پسر تحصیل کرده 45ساله¬اش روی مبل خانه خود نشسته بودند ناگهان کلاغی کنار پنجرهشان نشست. پدر از فرزندش پرسید: این چیه؟ پسر پاسخ داد: کلاغ.
پس از چند دقیقه دوباره پرسید این چیه؟ پسر گفت : بابا من که همین الان بهتون گفتم: کلاغه.
بعد از مدت کوتاهی پیر مرد برای سومین بار پرسید: این چیه؟ عصبانیت در پسرش موج میزد و با همان حالت گفت: کلاغه کلاغ!
پدر به اتاقش رفت و با دفتر خاطراتی قدیمی برگشت. صفحه¬ای را باز کرد و به پسرش گفت که آن را بخواند.
در آن صفحه این طور نوشته شده بود:
امروز پسر کوچکم 3سال دارد. و روی مبل نشسته است هنگامی که کلاغی روی پنجره نشست پسرم 23بار نامش را از من پرسید و من 23بار به او گفتم که نامش کلاغ است.
هر بار او را عاشقانه بغل میکردم و به او جواب میدادم و به هیچ وجه عصبانی نمیشدم و در عوض علاقه بیشتری نسبت به او پیدا میکردم...
وارش...
نزدیک عملیات بود.می دونستم دختردار شده،یک روز دیدم سر پاکت نامه از جیبش زده بیرون.گفتم:این چیه؟ گفت:عکس دخترمه.گفتم: بده ببینمش.گفت:خودم هنوز ندیدمش.گفتم: چرا؟ . گفت:الان وقت عملیاته. می ترسم مهر پدرو فرزندی کار دستم بده.باشه بعد... به یاد شهید زین الدین دوستی می گفت:زمانیکه مردم برای اسلام و انقلابشون خطری را حس کنند دیگه با کسی شوخی ندارند،حتی کسانیکه در ابتدای انقلاب برای اون بسیار زحمت کشیدند ولی حالا...
زمزمههای مرثیهگونه کوچههای مدینه را یک به یک میپیماید. خویشاوندی نخلهای مدینه با داغ، زجرآورترین تصویر است. از گلوی اندوهگین هر واژه، نیزارهای ماتم میچکد. مسجد از صدای روحنواز گل خالی است
ضجه در محراب ریشه دوانده است. منبر، در محوطه اشک نشسته است. تمام دقایق بیست و هشتم صفر، خزان است و وجب به وجب مدینه، تبدار این سفر. سینههای پرغم احادیث، برای «قال النبی صلیاللهعلیهوآله »ها اشک حسرت میریزند
کنار مولا، چیزی جز غربت نیست. ناگهانی از بیرمقی رخ نموده است. پیرامون زهرا علیهاالسلام ، اندوهی وسیع پا گرفته است؛ آنچنان که هیچ چشمی ندیده است. اشکهای غلطان مدینه با نالههای «ام ابیها»یی همسو شده است
بیشهد نبوت، روزگاری تلخ، ذائقه دین را پر کرده است. کینهها و لقمهای از خیبر، زهر در شریان دقایق ریخته است. همیشه و در هر مقطعی، همانگونه که پیامبری از صبح میگوید، عدهای از تبار ابوجهلها هستند که با چرکینی شب، خو میگیرند. اما ما، بینگاه رحمتگستر واپسین پیامبر، کدام لحظه را تاب بیاوریم؟
بیصدای عطوفتزای او، به کدام سو پناه بجوییم؟ «اللهُمَّ إنا نَشکُو اِلَیکَ فَقْدَ نَبیِّناً صلیاللهعلیهوآله »بیست و هشتم صفر، یعنی ضمیمه شدن عطری بدیع به آسمان، و چه محروم است زمین که فروغ یگانه خود را از دست داده است.بیست و هشتم صفر، روز سیاهپوشی قبیلههای سادگی و فروتنی است.چه باید کرد که همیشه پیرو هر داغ، حلیفی جز شکیبایی نیست!
منبع : محمدکاظم بدرالدین، مجله اشارات، شماره 94
رحلت پیامبر اکرم(ص) و شهادت امام حسن مجتبی(ع)
خبرگزاری فارس: ملت بزرگ ایران با برگزاری رفراندوم 50 میلیونی خود در سراسر کشور، امروز ختم فتنه را رقم زده و بار دیگر و در وسعتی عظیم تر از نهم دی باحضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی تجدید بیعت کردند.
ادامه مطلب ...خبرگزاری فارس: تا ساعت 12 امروز برآوردهای اولیه حاکی از حضور بیش از 5 میلیون نفر در راهپیمایی 22 بهمن تهران در بیعت با رهبری است.
خبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی ضمن قدردانی از ملت ایران به مناسبت حضور شگفتی آفرین در راهپیمایی22 بهمن، تأکیدکردند: آیا حضور دهها میلیون انسان بصیر و پرانگیزه در جشن سی و یک سالگی انقلاب کافی نیست که معاندان و فریبخوردگان داخلی را که گاه ریاکارانه دم از "مردم " می زنند، به خود آورد.
در حالیکه ملت ایران در 22 بهمن با حضور دهها میلیونی خود سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را برای سی و یکمین بار جشن گرفتند، سناتورهای جمهوریخواه آمریکایی طرح جدیدی را در حمایت از جریان فتنه و علیه ملت ایران رونمایی کردند. |
به گزارش روز جمعه ایرنا، خبرگزاری فرانسه از واشنگتن گزارش داد: روز پنجشنبه دو سناتور جمهور خواه به نامهای "جان کرنین" و "سام برانبک" ازطرحی سخن گفته اند که براساس آن ایالات متحده قادر خواهد بود به گروههای مخالف جمهوری اسلامی (جریان فتنه)، کمکهای غیر نظامی اعطا کند.
در عین حال این طرح آمریکا را ملزم خواهد کرد تا دارایی های برخی شهروندان ایرانی را توقیف و مانع سفر برخی اتباع جمهوری اسلامی به ایالاتمتحده شود.
در شرایطی که آمریکا هنوز نتوانسته هیچ پاسخی برای جنایات ضد بشری خود در ابوغریب، گوانتانامو، افغانستان، پاکستان، دیگر نقاط دنیا، حتی برخوردهای غیر انسانی با شهروندان خود به افکار عمومی جهان ارایه کند، براساس این طرح موظف خواهد تا نماینده ای برای دمکراسی و حقوق بشر در ایران تعیین کند.
خبرگزاری فرانسه افزود: این طرح همچنان از اوباما می خواهد تا فهرستی از شهروندان ایرانی را تهیه کند تا اقدامات تنبیهی علیه آنان اعمال شود.
سناتورهای آمریکایی در حالی از سر استیصال اقدام به ارایه طرح های تکراری کرده اند که پیشرفتهای چشمگیر و غیر قابل انکار جمهوری اسلامی ایران در سه دهه گذشته همزمان با انواعی از تحریم ها و فشارهای سیاسی و اقتصادی از جانب دولتهای آمریکایی بوده است.
وارش...
با سقوط مکه .
به دستور پیامبر (ص) سپاه اسلام تقسیم شد .
از اطراف مکه، از تمام راههاى منتهى به شهر دستههایى وارد شدند .
شهر از هر طرف در محاصره بود و راهى براى فرار نبود .
ابوسفیان فریاد زد: اى مردم قریش! مقاومت بى نتیجه است .
اسلحه را بر زمین بگذارید و در خانه بنشینید و درها را ببندید و یا به محیط مسجد و کعبه پناه ببرید تا جانتان در امان باشد! هیچ مقاومتى مشاهده نشد .
شهر به آسانى تسلیم شد .
پیامبر (ص) پس از استراحت در خیمه مخصوص خود، سوار بر شتر شدند و از مقابل صفوف منظم سپاه اسلام گذشتند و وارد مسجدالحرام شدند .
آنگاه پس از هفت بار طواف کعبه، در مقابل حجرالاسود قرار گرفتند و با چوبدستى خود به آن اشاره کردند و تکبیر گفتند .
فریاد تکبیر از همه جا بلند شد و با اشاره حضرت دوباره سکوت حکمفرما شد .
زندگی بی مرز است
سالها تابیدیم
مثل آرایش نور
مثل امواج پریشان خروش
مثل آواز قرین باران
سالها تابیدیم...
خدایا دلم را همچون نی لبکی چوبین بر لبهای خود بگذار و زیباترین نغمه هایت را در فضای زندگی انسان ها مترنم کن.
چنان بنواز دلم را:
که هر جا نفرتی است، عشق باشم من!
هر جا زخمی است، مرحم باشم من!
هر جا تردیدی است، ایمان باشم من!
هر جا نا امیدی است، امید باشم من!
هر جا تاریکی هست، روشنایی باشم من!
هر جا غمی هست، شادمانی باشم من
خدایا توانم ده دوست بدارم بی چشمداشت و بفهمم دیگران را حتی اگر نفهمند مرا...
وارش...
زمین یکپارچه در قبضه ی حکومت سرما، جامه ی سفید به تن کرده و صدای خرناس زمین به لالایی طبیعت می ماند؛ در این میان که هیچ پرنده ی خوش آوایی تاب طبیعت را ندارد، آسمان یکسره جولانگاه کلاغ شده و صدای شوم جغد نیز لطافت زمستان را ضمخت و خشک می سازد؛
بر این سپیدی، رنگ سیاه پارچه ی عزای سردار شهیدان نشسته و صدای طبل عزاداران در کوچه ها طنین انداز...
کوفیان در این ماه خجلند و آسمان غمگین و آب در این ماه هیچ لبی را سیراب نمی کند جز آنکه نوای " السلام علیک یا ابا عبدالله " بر آن جاری شده باشد.
مهتاب
آیا می توانید این مسئله را حل کنید؟
دست نوشته ای زیبا و شورانگیز از شهید احمدرضا احمدی، رتبه اول کنکور پزشکی سال 64 ،ساعتی قبل از شهادت.
چه کسی می داند جنگ چیست؟ چه کسی می داند فرودیک خمپاره قلب چند نفر را می درد؟ چه کسی می داند جنگ یعنی سوختن، یعنی آتش، یعنی گریز به هرجا، به هر جا که اینجا نباشد، یعنی اضطراب که کودکم کجاست؟ جوانم چه می کند؟ دخترم چه شد؟ به راستی ما کجای این سوال ها و جواب ها قرار گرفته ایم ؟ کدام دختر دانشجویی که حتی حوصله ندارد عکس های جنگ را ببیندو اخبار آن را بشنود.
از قصه دختران معصوم سوسنگرد با خبر است؟
...