WHEN I CAME DRENCHED IN THE RAIN…
وقتی خیس از باران به خانه رسیدم
BROTHER SAID: “ WHY DON`T YOU TAKE AN UMBRELLA WHIT YOU?”.
برادرم گفت: چرا چتری با خود نبردی؟
SISTER SAID:” WHY DIDN`T YOU WAIT UNTILL IT STOPPED”.
خواهرم گفت: چرا تا بند آمدن باران صبر نکردی؟
DAD ANGRILIY SAID:” ONLY AFTER GETTING COLD YOU WILL REALISE”.
پدرم با عصبانیت گفت: تنها وقتی سرما خوردی متوجه خواهی شد.
BUT MY MOM AS SHE WAS DRYING MY HAIR SAID”
اما مادرم در حالی که موهای مرا خشک می کرد گفت:
“STUPID RAIN”
بارانِ احمق
THAT`S MOM!!!
این است معنی مادر!!!
به بهشت نمی روم اگر مادرم آنجا نباشد...(ح. پناهی)
زمستان گرچه اینجا لانه کرده
دلم بوی بهاری تازه می جوید
ولی هرگز نمی خواهم کسی من را خبر آرد
بهار تازه نزدیک است
در آبی آسمان
هر کجا چشمانم را کودکانه به دنبال می کشد
و روحم را در خواهش گنگ
پریدن, خوابهای شبانه ام را تفسیر می کند
کسی چه می
داند
شاید دستهایم
تقدیر بالهای پرواز است
که هنوز چیزی
از اوج به خاطر دارد...
در مجالی که برایم باقیست
باز
همراه شما مدرسه ای می سازیم
که
در آن همواره اول صبح
به
زبانی ساده
مهر
تدریس کنند
و
بگویند خدا
خالق
زیبایی
و
سراینده ی عشق
آفریننده
ماست
از «ثور غیبت» بیرون بیا. رحمی کن به ما. گناه داریم. ما طفل معصوم
بشریتیم و بیتو که آقای مایی، چون میمانیم به کودکان یتیم. آینه تویی و
ما بیتو، دلمان برای خودمان تنگ میشود و آدینه تویی و جمعههای ما
خستهاند از جملههای تکراری غیبت. کوچ کردهای از کوچه ظهور و بیتو چه
سخت میگذرد روزگار ماه. دیرکنی، میترسم عادت کند پرستو به هجرت و عشق به
پاییز و آدمی به غیبت.
ماه من، غصه چرا ؟!
تو مرا داری و من
هر شب و روز ،
آرزویم همه خوشبختی توست
ماه من دل به غم دادن و از یاس سخن ها گفتن
کارآنهائی نیست که خدا را دارند . ..
ماه من غم و اندوه اگر هم روزی ، مثل باران بارید .
یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق ، زمین خورد و شکست، با نگاهت به خدا چتر شادی وا کن
و بگو با دل خود ، که خدا هست ، خدا هست!
او همانی است که در تارترین لحظه شب ، راه نورانی امید نشانم می داد ...
ماه من غصه اگر هست بگو تا باشد !
معنی خوشبختی بودن اندوه است ...!
ولی از یاد مبر ؛
پشت هر کوه بلند سبزه زاری است پر از یاد خدا
و در آن باز کسی می خواند ؛
که خدا هست ، خدا هست
و چرا غصه ؟! چرا ؟!
او که در گذشته ما را از ناخوشی ها رهانید اکنون نیز هست ؛ او که سخت ترین تصمیم گیریها را به روش خود بر ما آسان کرد ، حالا نیز حضور دارد. پس این همه اندوه برای چه ؟