حدیث حماسه

یادمان هفته دفاع مقدس 

 

حدیث حماسه

نشود زمزمه خون شهیدان خاموش

سوز عرفانی این نغمه، ز ساز دگر است

اینجا دشت ایثار است. این جا دریای مودت و یکپارچگی موج می زند. این جا عشق جاریست. این جا هویزه، چزابه، شلمچه، دو کوهه و ... است. در سال های حماسه و خون. ققنوس های عاشق به آتش زدند تا جانی دوباره بیابند. مسافران وادی عرفان پروانه وار گرد شمع ولایت سوختند تا بوی بهشت از ذره ذره خاک سرزمین های مقدس به مشام برسد. سال ها گذشته است. ولی خاطره ها همچنان سبز و زنده است. هنوز فریادها از بلندای تپه های"بوکان" به گوش می رسد صدای"امن یجیب" از کنار نخل های سوخته ی جنوب طنین انداز است. سالها است که هر روز صبح آینه ها بر آن ها سلام می دهند. شب ها درختان با زمزمه آن ها به خواب می روند. و ابرها با آن ها می گریند. سبکبالان عاشقی که جان خویش را به کف گرفتند و بی هیچ منتی آن را به دین و میهن تقدیم کردند.

هشت سال جنگ تحمیلی، رمز نهفته ای است که پایداری و ایثار جوان مسلمان ایرانی را در تاریخ برجسته کرد. و رمز این جاودانگی و برجستگی سبک بالان عاشق در این سخن پیر فرزانه جماران است که فرمود" فرق بسیار است بین جوانانی که شب را با مناجات و قرائت قرآن و نماز و نیایش به سر می برند و حمله را با ذکر خدا و الله اکبر شروع می کنند. با آنان که شب را با معصیت خدا و روز را در جنگ با خدا آغاز می کنند".

در حماسه دفاع مقدس ارزشهایی تبلور یافت که ریشه در فرهنگ اسلام و باورهای دینی غیور مردان مسلمان ایرانی داشت. آنان درس مهرورزی، برادری و همدلی با دوستان را از قرآن کریم فراگرفته بودند. تا ایثار و فداکاری را رنگی جاودانه بخشند و پرچم شجاعت و دلاوری را با تأسی به سید الشهدا و سقای کربلا بر قله بلند افتخار برافرازند و عزت و کرامت را شکوهی دیگر بخشند. حماسه دفاع مقدس آن چنان در تاریخ نقش ایفا کرد که جز در کربلا نمونه اش را نمی توان یافت.

دفاع مقدس نبردگاه حق و باطل، دانشگاه خودسازی و تکامل روحی، مدرسه عشق و محبت حقیقی، دریای نور و گوهر اخلاص و ایثار، تجلی گاه صحنه های زیبای ماندگاری در بندگان الهی بود که زندگی راحت را رها کردند و در دفاع از حریم مقدس اسلام و مملکت اسلامی حاضر شدند.

اینک بایداز غافلان پرسید: شما که نام جبهه ها را شنیده اید آیا می دانید هویزه کجاست؟ چه کسانی در آنجا کشته شده و دفن گردیده اند؟ چگونه تانک ها 120 تن از خوبان هویزه را پامال چرخ های آهنین کرد؟ اصلاً می دانید تانک چیست؟ می توانید این مسأله را حل کنید؟

"گلوله ای از لوله دوشکا با سرعت اولیه خود از فاصله صد متری شلیک می شود و به حلقوی اصابت و آن را سوراخ می کند، حالا معلوم کنید سر کجا افتاده؟"

و ما نیز یادمان باشد که : " یاران چه غریبانه، رفتند از این خانه".

ای آب ندیده ها و آبی شده ها

بی جبهه و جنگ انقلابی شده ها

مدیون شب حمله جانبازانید

ای بر سر سفره آفتابی شده ها

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد