نگاشتن

قلمقلم بر کاغذ چه زیبا می رقصد و برخود می بالد از ترسیم چنین خطوط موزون، بی خبراز آنکه این لغات از جوهر وجود او تغذیه می کنند و آنگاه که این جوهر به یغما رفت، قلم جز فرسایش کاغذ هنری ندارد و این آغازگر یک سرکوبی است...

قلم نمی داند که تفکر نویسنده خواندنی است و گمان می برد همه ی هیبت کاغذ از هنرنمایی رگ اوست بر صفحه ی سفید و بی روح کاغذ.

قلم با کاغذ عشق بازی می کند و کاغذ مالامال از خطوط می گردد، کاغذ می داند که اگر قلم در ترسیم اشتباه کند پایان عمر کاغذ است و اگر نویسنده اشتباه کند، پایان عمر هر دو (نگاشتن)

قلم بر کاغذ روان می شود و تفکر نویسنده بر صفحه نمایانگر و گروهی این نمایش را نظاره گر؛

کاش در این میان نویسنده با لطافت با قلم گام بردارد و افسار این سرکش را چنان به دست گیرد تا هم نگارنده لذت برد و هم تماشاگر!

این قلم مسئولیت خطیری به عهده دارد و کسی مسئول آن نیست جز نویسنده؛ کاش کمی در نوشتن انصاف داشته باشیم و کاش در شنیدن کمی ظرفیت پذیرش نقد... 

مهتاب

نظرات 1 + ارسال نظر
پویا چهارشنبه 16 دی‌ماه سال 1388 ساعت 01:04 ق.ظ http://billioniareptc.blogfa.com/

سلام وبلاگ قشنگی داری معلومه روش کار کردی بهت تبریک میگم
راستی من یه فروشگاه زدم دیدن بکنی بد نیست اجناس ارزونه با پست سفارشی
همه چی میتونی پیدا بکنی توش همه رقم جنس
راستی خواستی تبادل لینک بکنیم راستی به ایمیلم اسم لینکتو بفرست ممنون میشم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد