بوی بهشت...

باز بوی فاطمیه... بوی غصه... بوی غربت ... بوی رحمت... و بوی دلنشینِ "خدا" که غایت حقیقی هرعشقی است که در زمین تنها و تنها هر آن چیزی را می توان نام "عشق" را بر آن نهاد  و به شرطی حقیقی است که غایت او باشد و بس... و تمام ارزش آن خانه کوچک و محقر و گلی و اهلش همین است که خانه دل و وجود آدمیان را نور حقیقت بخشیده و به ملکوت راهنما شده است...   قصه غم های "فاطمه" همیشه تمام هندسه حیات  مرا و تمام آرامش زندگیم را در هم  ریخته و می ریزد... اکنون سالهاست که من خودم را در جملات پیامبران، در سر سر اشکهای نیمه شبان... در پس درِ خانه گلین فاطمه... در کوچه های بی کسیِ بنی هاشم... کنار غربت بقیع... در بیت الاحزان فاطمه... و در چاهها و نخلستانهای مدینه... پنهان کرده ام و اینگونه است که در سالهای دور گمم و هر بار تکرار می شوم...  درد است آن زمان که فاصله و تقدیر را دیوانه می کنم، آن هنگام که آرامش را در بودنش می کاوم، مهر بر دهانم می زنند و بغض در گلو و نمی دانم که کجای این بادیه گم شده ام... و در این حیرت هر روز قصه غصه های  تو را هزار بار خوانده ام و هر هزاره بغض شده ام و گریسته ام... میوه دل رسول، اینجا رنگها هم رنگ عوض کرده اند... آدمها زود به زود عوض می شوند... یوسفت غریب و تنها شده....

و من سالهاست که عشقت را در قلبم تشییع می کنم تا روز بازپس گیری "فدک"، تا روز غبار روبی از مرقد مطهر و آسمانیت و با این عشق، خود را آزادترین ستاره ی زمین می دانم... پیش بینی کرده ام سحرگاهی با شوری حسینی در سر و عشقی فاطمی در دل، جهان دقایق کوچک من به پایان خواهد رسید... دیگر نه کتابی می خواهم برای ورق زدنِ قصه تنها یی ها و غربت ها و مظلومیت ها و نامردمی ها... و نه بالشی برای خاموشیِ هق هق های پر بهانه ام.... پیش بینی کرده ام و خریده ام درد را به بهای داشتنتان و بودنتان...

!!!. چه نذر ها که از فاطمه گرفته ام و می دانم روزی  او که بهانه خلقت است بندهای اتصالم به نقاشی ها و مترسک ها را  خواهد برید و من پرنده خواهم شد... و چقدر مشتاقم به آن ساعت...

 " ما عرف حق معرفتک "

"یا فاطمة الزهرا یا بنت محمد یا قرة عین الرسول یا سیدتنا و مولاتنا انا توجهنا و استشفعنا بک الى الله و قدمناک بین یدى حاجاتنا یا وجیهة عندالله اشفعى لنا عندالله ."

نظرات 2 + ارسال نظر
بهاره مقدم شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:29 ق.ظ http://dmsobh5.blogfa.com

و من سالهاست که عشقت را در قلبم تشییع می کنم تا روز بازپس گیری "فدک"
تعبیر فوق العاده ای بود
و باز....عاشق تر شدیم
کاش از قلبم به قبرش راه داشت
کاش زهرا(س)هم زیارتگاه داشت
با مطلب جدید به روزم و منتظر حضور ارزشمندتون
علی علی

mohanaa شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:56 ب.ظ http://mohanaa.mihanblog.com

سلام
ممنون از حضورتون
ببخشید وارش یعنی بارش؟

سلام گرامی

وارش همان باران است ...
http://andeeshebehrghan.blogsky.com/profile/371509033423357/

علی علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد