بادی وزید
برگی به زمین افتاد
دلی بارانی لرزید
اشک شوقی جاری شد
آسمان بغض کرد
اذان می گویند...
" الله اکبر "
رسولی می آید...
!!!. مولای من، من گمراه و بیقرارم تو دریابم... و خوش بحال این روزهای زمین... آرام آرام سوم و نیمه شعبان المکرم فرا می رسد و خدا را هزار بار سپاس که مهدی فاظمه ، وارث خون خدا را برای این روزهای سردِ زمین ذخیره کرد... و خوش بحال من که همینجا کنار رازقی هایم و در این نقطه خاکی به عالمی فخر می فروشم و می گویم:
"میلاد پاک حسین(ع)، ثارالله و مهدی(عج)، صاحب الزمان بر عاشقان حضرتش مبارک و تهنیت باد"
!!!. یادم باشد دیگر هیچ کس نباید بفهمد که در قلبم چه می گذرد مگر خدا...
بادی وزید
برگی به زمین افتاد
دلی بارانی لرزید
اشک شوقی جاری شد
آسمان بغض کرد
اذان می گویند...
زیباست
سلام
خداقوت
اعیادشعبانیه برشما مبارک
نثربارانیتون پرازلطافت ودلگویه بود
لذت بردیم چونان همیشه
دعوتید به "درامتدادصبح" با "حال خرابی است مرا"
علی علی